محل تبلیغات شما

 


بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟
گرمی ثانیه ای خانه شدن را بلدی؟

تو که ویرانه کننده است غمت می دانم
خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟

آنقدر سوخته قلبم که قلم می سوزد
شمعِ گریان شده، پروانه شدن را بلدی؟

مرغ عشقی شده دل میل پریدن دارد
بال و پر در قدمت لانه شدن را بلدی؟

می نویسم من عاشق فقط از قصّه ی تو
در غزل های من افسانه شدن را بلدی؟

اشک شب های سحر سوخته ام پیش کشت
تلخی گریه ی مردانه شدن را بلدی؟

هر کسی دیده مرا شاعر "مجنون" خوانده
تو بگو "لیلی" "دیوانه" شدن را بلدی؟
‌‌
این همه ناز کشیدم بشوم معتکفت
بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟

    سر اگر عاشق شود دیوار می خواهد فقط

    دلتنگ به معنای واقعی

    بدهم تکیه به تو.. شانه شدن را بلدی؟ ‌

    شدن ,شانه ,تو ,تکیه ,سوخته ,های ,شدن را ,تو شانه ,شانه شدن ,به تو ,تکیه به

    مشخصات

    تبلیغات

    محل تبلیغات شما

    آخرین ارسال ها

    برترین جستجو ها

    آخرین جستجو ها